“ما معتقدیم كه جسم و روان سالم کارمندان، منجر به بهبود بهرهوری سازمان میشود و به همین دلیل برای ما مهم است كه به ابتكاراتی بپردازیم كه باعث خوشحالی كارمندان در محل كار شود.”
این جمله نتیجه تحقیقات یکی از چند مدیرموفق شرکتهای بزرگ بود که به دنبال راهی برای افزایش بهرهوری نیروهای کار بودند و پس از بررسی عوامل موفقیت در سازمانهای مختلف به این نتیجه رسیدند که رضایت کارکنان و بررسی مشکلات آنها و مناسب بودن شرایط روحی مانند عدم استرس در محل کار و غیره با بهبود نتیجه کار، ارتباط مستقیم دارد. وظیفه این امور بر عهده واحد مدیریت منابع انسانی و مدیر آن است.
اگر نیرویی که استخدام میکنید کارآیی لازم را برای سازمان نداشته باشد و یا درست آموزش نبیند، سرمایه و تمام زحمات سازمان را هدر میدهد. نظارتبر این مسئله و نحوه استخدام صحیح کارکنان و موارد دیگر جزء وظایف منابع انسانی است. و میتوان گفت، موفقیت و یا شکست سازمان بر دوش مدیر منابع انسانی است.
واحد مدیریت منابع انسانی (HR) چیست؟
واحد مدیریت منابع انسانی، واحدی که مسئولیت کلیه فعالیتها و خط مشیهای مربوط به کارکنان سازمان را بر عهده دارد و به عنوان قلب تپنده سازمان شناخته میشود. شما در این مقاله با اهمیت جایگاه مدیر منابع انسانی، شایستگی های مورد انتظار و وظایف مدیر منابع انسانی آشنا خواهید شد.
چرا منابع انسانی مهم است؟
منابع موجود در یک سازمان را میتوان به سه بخش منابع فیزیکی، منابع انسانی و منابع سازمانی تقسیم کرد. در این بین اهمیت منابع انسانی از دو منبع دیگر بیشتر است. به عبارتی نیروی انسانی مهمترین دارایی سازمان به شمار میرود. این منابع که از جنس سرمایه های انسانی هستند شامل تمام تجربیات، دانش، هوش، عواطف و روابط میان کارمندان در یک سازمان میشوند.
همانطور که در یک سازمان بدون دستگاهها و تجهیزات نمیتوان کارها را انجام داد و پیش برد؛ بدون منابع انسانی نیز هیچ سازمانی به اهداف خود نمیرسد. با توجه به تعاریف بالا، اهمیت و نقش واحد منابع انسانی و در راس آن مدیر منابع انسانی پدیدار میشود.
شایستگیهای یک مدیر منابع انسانی
قبل از اینکه بخواهیم وظایف مدیر منابع انسانی را بررسی کنیم، لازم است تا با شایستگیهای یک فرد به عنوان مدیر منابع انسانی آشنا شویم. شناخت ویژگیهای شخصیتی لازم، به شما این امکان را میدهد تا خودتان را بسنجید و ببینید که واقعا شایستگی یک مدیر منابع انسانی را دارید یا نه. دیوید الریچ این ویژگیها را در سه بخش تقسیم بندی کرده است.
شناخت و مهارت در کسب و کار
مدیر منابع انسانی باید با شناخت کافی به فرآیندهای اساسی سازمان، بتواند اعتماد افراد و بخشهای دیگر سازمان را جلب کند. همچنین توانایی درک و بهکارگیری اطلاعات در راستای دستیابی به اهداف استراتژیک سازمان را داشته باشد.
انجام فعالیتهای منابع انسانی
یک مدیر منابع انسانی باید با شناخت وظایف خود (که جلوتر به توضیح هر یک از آنها میپردازیم) به آنها مسلط باشد و دانش، مهارت و توانایی لازم برای انجام فعالیتهای تخصصی در این زمینه را داشته باشد.
یک متخصص منابع انسانی باید روحیه و توان مدیریت و رهبری جهت ایجاد انگیزه در کارکنان و جهتدهی آنان در راستای اهداف سازمان را داشته باشد. که این مسئله با توجه به رویکرد بخش منابع انسانی و استراتژیهای آن متفاوت است. شما میتوانید مقاله 10 استراتژی برای مدیریت منابع انسانی را مطالعه کنید و با این استراتژیها آشنا شوید.
مدیریت تغییر
این شایستگی به سازمان کمک میکند تا رشد کند و خود را با شرایط جدید تطبیق دهد و عبور از بحرانها را راحتتر میکند. به منظور انجام درست و موثر این نقش، متخصصان منابع انسانی نیازمند کسب اعتماد و اعتبار هستند. بنابراین آنها باید روابط خوب و مطلوبی را با دیگر اعضای سازمان برقرار نمایند. مدیران تغییر باید خلاق باشند و بتوانند خلاقیت را در افراد دیگر تشویق و تقویت نمایند. قابلیت و شایستگی مدیریت تغییر برای انجام نقش حامی کارکنان، و توسعهدهنده سرمایه انسانی بسیار حائز اهمیت است.
در مجموع میتوان گفت که یک مدیر منابع انسانی باید در 10 مورد مشخص زیر، توانایی و مهارت لازم را داشته باشد:
1. شایستگی کسبوکار
2. ارتباطات بین فردی
3. مدیریت عملکرد
4. تصمیم گیری
5. شایستگیهای فنی/شغلی
6. ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی
7. رهبری
8. ادراکی
9. تعالی طلبی
10. تفکر استراتژیک
وظایف مدیر منابع انسانی
قبل از اینکه بخواهیم وظایف مدیر منابع انسانی را شرح دهیم، باید بدانید که مهمترین وظیفه بخش منابع انسانی تبیین جایگاه کارکنان به عنوان یک سرمایهی ارزشمند است نه به عنوان ماشینی که کار میکند تا بیشترین بازدهی را داشته باشد. پیشتر وظایف مدیر منابع انسانی، خلاصه شده در گزینش، استخدام و ثبت و بایگانی سوابق کارمندان بود اما اکنون با مسائل پیچیدهتری مثل تعهدات حقوقی و مدیریت استراتژیک اهداف سازمان سروکار دارند.
1. مدیریت فرایند جذب نیروی انسانی (شامل برنامه ریزی نیروی انسانی، تأمین منابع انسانی، گزینش، استخدام و تثبیت آنها در سازمان)
اعضای منابع انسانی وظیفه دارند که با برنامهریزی برای جایگاه شغلی مورد نیاز، کاندیدهای مناسب را استخدام کنند. همچنین وظیفه دارند که واسطهای بین کارفرما و متقاضی کار باشند و قبل از استخدام فرد مورد نظر، او را از قوانین و سیاستهای شرکت و شرایط قرارداد، باخبر کنند. مدیران منابع انسانی با این قدم، کار خود را آغاز میکنند که شاید یکی از مهمترین جنبههای شغلی یک مدیر منابع انسانی حرفهای باشد.
2. همسوسازی کارکنان جدید با سازمان و فرهنگ سازمانی
با جذب نیروی کار جدید، این وظیفه منابع انسانی است که فرهنگ سازمانی را برای کارکنان جدید تثبیت کنند و او را با اهداف و فرهنگ سازمان آشنا سازند. مدیر منابع انسانی باید با برخورد صحیح و یکسان با تمامی کارکنان در دراز مدت حس اعتماد را بین آنان ایجاد کند.
3. آموزش کارکنان و تلاش برای ارتقای دانش و مهارت آنان
کار واحد منابع سازمانی بعد از گزینش و استخدام تمام نمیشود و هر نیروی کار جدیدی که به سازمان اضافه میشود باید در جریان روند کاری سازمان قرار گیرد و در جهت اهداف سازمان آموزش ببیند. همچنین از وظایف مدیر منابع انسانی حرفهای شناخت علایق کارمندان و آموزش آنها در آن جهت است. چراکه هر چقدر نیروی کار حرفهایتر باشد عملکرد بهتری خواهد داشت و با شناخت علایق کارکنان و آموزش آنها در آن جهت، انگیزه و علاقه آنها نیز بیشتر میشود.
4. برنامه ریزی برای ارزیابی عملکرد کارکنان و حصول اطمینان از استقرار نظام ارزیابی عملکرد
ارزیابی یکی از مواردی است که باعث بهبود عملکرد کارکنان میشود. مدیر منابع انسانی باید بهطور مرتب عملکرد کارمندان را بررسی کند. نقش بخش منابع انسانی در این کار تهیه مداوم گزارشهای ارزیابی و بررسی آنها است.
5. تفسیر آیین نامهها و قوانین اداری و ستادی سازمان
بخش منابع انسانی وظیفه تفسیر و توضیح آیین نامههای اداری و ستادی را به عهده دارد. مدیر منابع انسانی، آیین نامههای مختلف را به بخشهای مربوطه را ارسال کرده، آنها را توضیح داده و پیگیری میکند.
6. بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان و ارتقاء کیفیت روابط انسانی در سازمان
بخش منابع انسانی با انسانها سروکار دارد و بنابراین افرادی که در این بخش کار میکنند باید مهارتهای ارتباطی و بینفردی بالایی داشته باشند. کارمندان باید بهقدری با مدیر منابع انسانی راحت باشند که بتوانند بهراحتی مشکلاتشان را با او در میان بگذارند. تیم منابع انسانی باید فعال باشد و همه کارمندانش را بشناسد. سرپرست این تیم باید اعتماد و اطمینان کارمندان را جلب کند و علاوه بر داشتن تخصص کافی، مدافع حقوق کارمندان هم باشد.
7. شناخت و مدیریت فرهنگ سازمانی
یکی دیگر از وظایف مدیر منابع انسانی، ایجاد جو راحت بین کارمندان و از بین بردن عوامل استرسزا در محل کار است؛ به نحوی که همه کارمندان احساس امنیت و راحتی داشته باشند.
8. حفظ و تقویت انگیزه کارکنان
یکی از موارد موثر در تقویت انگیزه کارکنان و بالاتر رفتن بازدهی کار آنان ارائه پاداش و تشویق به کارکنان است که با ایجاد یک فضای رقابتی سالم باعث میشود تا آنها برای بهتر انجام دادن کارهایشان انگیزه داشته باشند. این پاداش میتواند مواردی مثل مرخصیهای طولانیتر، ساعت کاری منعطف، پاداش نقدی و یا مواردی از این دست باشد که نه تنها مورد استقبال کارکنان قرار میگیرد بلکه باعث جذب نیروهای با استعداد به شرکت خواهد شد.
9. تجزیه و تحلیل شغل و طراحی نظام حقوق و دستمزد و جبران خدمات کارکنان
مهمترین جنبهی مدیریت، مدیریت حقوق و دستمزد است. این قسمت شامل مواردی مانند محاسبهی بهینهی درآمدها، مدیریت دستمزدها، بازپرداختها و آمادهسازی فرم دستمزدها میشود. مدیر منابع انسانی باید شفافسازی کند و بتواند هر زمان که ضرورت ایجاد کرد اطلاعات لازم را در اختیار کارمندان قرار دهد. او باید علاوهبر محاسبهی دقیق حقوقها به زمان پرداخت آنها هم توجه داشته باشد. همچنین باید هنگام خروج کارمند از شرکت (به هر دلیلی) متوجه تسویه حسابهای لازم باشد.
10. مدیریت فرایند استعفا و ترک سازمان
اگر کارمندی بخواهد سازمان را ترک کند و استعفا دهد، این وظیفه بخش منابع انسانی است که فرایند کار او که شامل تحویل موقعیت شغلی، ارائه گزارش، تسویه حساب و … است را مدیریت کند.
سخن آخر
طبق تحقیقات، درصد زیادی از سرمایه یک سازمان نیروی انسانی آن است و همین امر باعث شده، تقویت بخش مدیریت منابع انسانی شرکت، یک امر بسیار مهم محسوب شود. بهطور خلاصه، نقش مدیر منابع انسانی، حفظ قانون در شرکت و در بین کارمندان است که همین امر موجب جذب و حفظ استعدادهای برتر میشود. باید در نظر داشت که برای ساختن یک تیم حرفهای، علاوه بر استخدام افراد حرفهای، باید آنها را بهصورت حرفهای اداره کرد. عملکرد ضعیف مدیریت بخش منابع انسانی، میتواند آینده و اهداف شرکت را به خطر بیاندازد. یک مدیر حرفهای با شناخت ویژگیهای لازم و تقویت آنها و همچنین تسلط بر وظایف خود و بهبود مهارتها مسیر رشد را برای خود و تمامی کارکنان سازمان رقم میزند و باعث پیشرفت اهداف سازمان میشود.
امیدواریم که خواندن این مقاله برای شما مفید باشد.