جایگاه و اهمیت ساختار درآمد در مدل کسب و کار
ساختار درآمد در مدل کسبوکار چه جایگاهی دارد؟ آیا در طراحی مدل کسبوکار باید به مقدار هزینهها و همچنین درآمد توجه کرد؟ آیا ساختار درآمد همان مدل کسبوکار است؟ این چنین سؤالها ذهن اغلب کارآفرینها را در ابتدای کار به خود مشغول میکنند.
اغلب کارآفرینها ماهها و هفتههای زیادی را صرف طراحی مدل کسبوکار خود و همچنین خلق ارزش در بازار میکنند. عدم توجه به اجزای مدل کسبوکار تنها و تنها اتلاف وقت را به دنبال دارد. از مهمترین اجزای مدل کسبوکار میتوان به مدل عملیاتی اشاره کرد. مدل عملیاتی، مسیر فعالیتها و چگونه گام برداشتن را مشخص میکند.
ساختار درآمد یکی دیگر از اجزای اصلی مدل کسبوکار به حساب میآید که نشان میدهد کسبوکار شما قرار است چگونه درآمد کسب کند و چگونه خرج کند.
به عبارت دیگر گنجاندن ساختار درآمد در مدل کسبوکار به معنای مشخص کردن جریانهای درآمدی و هزینهها است. یک کارآفرین با کمک مدل درآمدی خود میتواند امکان عملی شدن استراتژیها و تحقق اهداف خود را بسنجد. آیا تحقق اهداف کسبوکار با توجه به جریانهای درآمدی شدنی است؟
در این یادداشت قرار است با یکدیگر به بررسی ساختار درآمد و همچنین اهمیت و ضرورت گنجاندن آن در مدل کسبوکار بپردازیم. در ادامه با ما همراه باشید.
ساختار درآمد چیست؟
برای پی بردن به جایگاه ساختار درآمد در مدل کسبوکار ابتدا باید به درک درستی از آن برسیم. در حقیقت شما باید بدانید منظور از ساختار درآمد چیست؟
ساختار درآمد یک چارچوب مشخص برای کسب درآمد است که کسبوکار با آن میتواند سودآوری بلندمدت خود را اندازهگیری کند. کسبوکارها با کمک این چارچوب میدانند منابع درآمد آنها چیست و با چه تکنیکی میتوانند درآمد بیشتری کسب کنند.
به طور کلی میتوان گفت که ساختار درآمد بخشی از یک مدل کسبوکار به حساب میآید که چگونگی توزیع و فروش محصولات یا خدمات آن را توصیف میکند.
یکی از اهداف اصلی گنجاندن ساختار درآمد در مدل کسبوکار، بررسی میزان سودآوری استراتژیهای قیمتگذاری و فروش است. این ساختار همچنین به شما کمک میکند تا هزینههای عملیاتی خود را کنترل کنید. در حقیقت شما میدانید کدام یک از منابع شما سهم اصلی را در تأمین منابع مالی برای هزینهها و مخارج دارند.
ساختار درآمد، پتانسیل سودآوری فعلی و آیندۀ کسبوکارتان را نشان میدهد؛ از اینرو شما میتوانید آیندۀ کسبوکارتان را بهتر پیشبینی کنید. به عبارت دیگر شما میدانید که آیا با جریانهای درآمدی مشخصشده توانایی تحقق اهدافتان را خواهید داشت یا خیر.
تفاوت ساختار درآمد با مدل کسب و کار چیست؟
یکی از باورهای رایج اشتباه این است که ساختار درآمد و مدل کسبوکار را یکی میدانند. مدل کسبوکار نشان میدهد که چگونه ارزش خلق میکنید. با این حال ساختار درآمد نشان میدهد که چگونه از این ارزش پول در میآورید.
عناصر اصلی مدل کسبوکار به خوبی تفاوت آن را با مدل درآمدی نشان میدهند. چهار عنصر اصلی یک مدل کسبوکار عبارت است از:
- مشتری هدف چه کسی است؟ (بخشبندی مشتریان)
- کسبوکار چه مزیتی برای مشتریان خود دارد؟ (ارزش پیشنهادی)
- کسبوکار از چه طریقی محصول یا خدمت را به دست مشتریان میرساند؟ (کانالهای ارتباطی و توزیع)
- کسبوکار چگونه درآمد کسب میکند؟ (ساختار درآمد)
سؤالی که ممکن است در اینجا مطرح شود این است که تعریف ساختار درآمد در مدل کسبوکار چه اهمیتی دارد؟ در بخش بعدی به این سؤال پاسخ میدهیم.
اهمیت گنجاندن ساختار درآمد در مدل کسب و کار
اهمیت ساختار درآمد به اندازۀ اهمیت سیستم سوخترسانی یک خودرو است. اگرچه طراحی موتور (مدل عملیاتی) یک ضرورت است اما اگر سیستم سوخترسانی خودرو آسیب ببیند شما نمیتوانید از آن استفاده کنید.
تعریف ساختار درآمد در مدل کسبوکار به شما کمک میکند تا استراتژیها را اجرا کنید، در بازار بمانید، سود کسب کنید و همچنین کسبوکارتان را گسترش دهید. بدون تعریف آن راهی به غیر از هل دادن کسبوکار باقی نمیماند.
آیا با هل دادن ماشین میتوان از تهران به اهواز رسید؟ بیشک خیر. در حقیقت کسبوکار شما بدون تعریف ساختار درآمد در کسبوکار شانسی برای زنده ماندن نخواهد داشت.
ساختار درآمد منابع و جریانهای درآمدی را مشخص میکند. از اینرو شما میدانید چه بودجهای برای فعالیتهای بازاریابی و جذب مشتریان هدف، فروش و توسعۀ محصولات و خدمات جدید دارید.
ساختار درآمد به شما کمک میکند تا با کنترل هزینههای خود جایگاهتان را در بازار تثبیت کنید. نداشتن چارچوبی مشخص برای هزینههای عملیاتی باعث میشود که منابع شما در مسیر نادرست خرج شوند.
حال که با ساختار درآمد و اهمیت گنجاندن آن در مدل کسبوکار آشنا شدید وقت آن است که در بخش بعدی دربارۀ اجزای آن صحبت کنیم.
اجزای ساختار درآمد
همانطور که مشاهده کردید ساختار درآمد یکی از اجزای اصلی مدل کسبوکار به شمار میآید. این ساختار به شما نشان میدهد که چگونه از ارزشی که برای مشتریان هدفتان خلق میکنید درآمد کسب کنید.
ساختار درآمد به شما نشان میدهد که یک کسبوکار از چه طریقی پول در میآورد، چقدر برای کسب درآمد هزینه میکند و پتانسیل سودآوری آن چقدر است.
به همین دلیل ساختار درآمد از دو جزء تشکیل شده است:
- جریانهای درآمدی
- ساختار هزینه
شما برای ترسیم بوم مدل کسبوکار خود باید با جریانهای درآمدی و ساختار هزینه آشنا باشید. اجازه دهید با جزئیات بیشتری به اجزای ساختار درآمد نگاهی بیندازیم.
جریانهای درآمدی
جریانهای درآمدی به منابع مختلفی اشاره میکند که یک کسبوکار با فروش محصول یا ارائۀ خدمت خود درآمد کسب میکند. مشتریان را قلب کسبوکار خود و جریانهای درآمدی را شریانهای آن در نظر بگیرید.
هر کدام از گروههای مشتریان شما میتوانند یک یا چند جریان درآمدی را به سمت قلب شما روانه کنند. درآمدهای اصلی از ترکیب چند جریان درآمدی کوچکتر حاصل میشوند.
برای درک بهتر جریانهای درآمدی، یک فروشگاه آنلاین کتاب و نوشتافزار را در نظر بگیرید. جریانهای درآمدی اصلی این فروشگاه عبارتاند از:
- فروش کتاب
- فروش نوشتافزار
- فضاهای تبلیغاتی
شناسایی جریانهای درآمدی به شما اجازه میدهد تا بدانید چگونه میتوانید درآمدهای خود را تثبیت کنید یا آنها را افزایش دهید.
هنگام ترسیم این بخش از کسبوکار سعی کنید به چارچوبها پایبند نباشید. به عنوان مثال به ایجاد فضاهای تبلیغاتی و کسب درآمد فکر کنید. خلاق باشید!
علاوه بر این، سعی کنید مشتریان هدفتان را بهتر بشناسید. آنها در حال حاضر برای چه چیزی پول میپردازند؟ آیا میتوانید محصول یا خدمت بهتری را ارائه کنید؟ برای جذب آنها چه ارزشی باید خلق کنید؟
ساختار هزینه
همانطور که اشاره شد گنجاندن ساختار درآمد در مدل کسبوکار به شما اجازه میدهد تا هزینههای عملیاتی خود را کنترل کنید. به عبارت دیگر شما میدانید برای ایجاد درآمد و اجرای استراتژیها و فعالیتهای خود چقدر هزینه خواهید کرد.
با این حال شاید از خودتان بپرسید چگونه؟ پاسخ این سؤال خیلی ساده است! ساختار هزینه یکی از دو جزء مدل درآمدی شما به شمار میآید. این ساختار به معنای انواع هزینههای ثابت و متغیری است که کسبوکار متحمل میشود.
از اینرو شما دیگر میدانید از کدام استراتژی برای هدفگیری مخاطبان و همچنین قیمتگذاری بهره ببرید. از طرف دیگر قادر خواهید بود که هزینههای غیرضروری خود را کاهش دهید تا بتوانید بودجۀ خود را کنترل کنید.
برای تعریف ساختار هزینه باید تمام هزینههای ثابت و متغیر خود را شناسایی کنید. هزینههای ثابت به هزینههایی گفته میشود که با افزایش یا کاهش مقدار کالاهای فروختهشده یا میزان خدمات ارائهشده تغییر نمیکنند. به عنوان مثال میتوان به اجاره، بیمه و ملزومات اداری اشاره کرد.
هزینههای متغیر به هزینههایی اشاره میکند که با توجه به خروجی محصول یا خدمت تغییر میکند. در حقیقت اگر حجم تولید شما افزایش پیدا کند، هزینهها هم با آن افزایش پیدا میکند و بالعکس. برای مثال میتوان از مالیات بر درآمد، کمیسیون و پاداش و مواد اولیه نام برد.
شما همچنین برای تکمیل کردن این بخش از مدل بوم کسبوکار خود باید بدانید کدام بخش از کسبوکارتان بیشترین هزینه را به دنبال خواهد داشت.
سخن آخر
درک اهمیت ساختار درآمد در مدل کسبوکار به شما اجازه میدهد تا دید بهتری نسبت به آینده داشته باشید. شما میدانید درآمد شما از کجا تأمین میشود و چگونه باید آن را خرج کنید.
همانطور که میدانید سود از تفاوت درآمد و هزینه به دست میآید. به همین دلیل ساختار درآمد به شما کمک میکند تا بدانید چه کاری چه سودی برای شما خواهد داشت.
برای ترسیم مدل کسبوکار ابتدا جریانهای درآمدی خود را مشخص کنید. هر جریان درآمدی را یک شریان در نظر بگیرید. شما برای بقای کسبوکارتان به سوخت و انرژی کافی نیاز دارید.
شما همچنین باید تمام هزینههای ثابت و متغیر را شناسایی کنید. ساختار هزینه به شما اجازه میدهد تا از مخارج غیرضروری و فعالیتهای بیهوده دوری کنید.
به طور کلی میتوان گفت شما با کمک ساختار درآمد در مدل کسبوکار برای فعالیتی هزینه خواهید کرد که درآمد و به تبع آن سود به دنبال خواهد داشت.
آیا چیزی از قلم افتاده است؟ در بخش نظرات با ما به گفتوگو بنشینید.